۷ صبح روز پنجشنبه، گفتگوی خود را با فرماندار در دفتر کارش شروع کردیم. دفتری که مدتی است تغییراتی اساسی در آن صورت گرفته است. گفتگوی ما با فرماندار رأس ساعت مقرر شروع میشود. او همیشه از ساعت ۶ صبح در دفتر کارش حضور دارد. معمولاً صبحانه کاری را در دفترش میخورد و گاهی فرصتی پیش نمیآید که ناشتا شود.
حسین فلاح یخدانی، فرزند ششم اصغر است. وی متولد ۱۳۴۸ هجری شمسی در محله یخدان میبد است. پدرش درگذشته و حال به امر زیلوبافی، مقنیگری و کشاورزی مشغول بوده و هست. او که فرزند ششم از یک خانواده نهنفری و عیالوار است. در دوران کودکی در کنار تحصیل به پدرش در پنجهزنی زیلو و کشیدن چرخ چاه در امر مقنیگری و کارهای کشاورزی کمک میکرده است. حسین فلاح که به فرماندار میراثی در شهرستان شهره است، پدرش ۸۴ سال است که صبح زود زیلوبافی میکند و صدای پنجههایی که بر دار زیلو میکوبد؛ خبر از زندهبودن این هنر صنعت شهرستان در کوچهپسکوچههای قدیمی محله یخدان دارد.
به کار کشاورزی علاقه دارد و آن را باوجوداینکه فرماندار یک شهرستان صدهزارنفری است؛ هنوز انجام میدهد. هفتهای ۳ تا ۴ ساعت همراه با فرزندانش به امورات کشاورزی میپردازد. اهل ورزش است و رشته ورزشی پینگپنگ را دوست دارد. دوران جوانی در زمینهای خاکی فوتبال بازی میکرده و در بین بچههای محله جزء نفرات خوب فوتبالی بوده. کار کشاورزی را نوعی ورزش میداند و میگوید: «بیل میزنم، علف چینی میکنم، گوسفنددارم و با فرزندانم به امور گوسفندان رسیدگی میکنم».
فرماندارمیبد دارای سه فرزند، یک دختر و دو پسر است. دختر را عروس کرده و دارای نوه نیز است. وی با کسب رتبه ۱۱۰ در کنکور سرا سری توانسته لیسانس علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی را اخذ کند و بهتازگی از پایاننامهٔ خود در مقطع کارشناسی ارشد رشتهٔ حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد میبد دفاع کرده است.
در مورد سالهای دانشجویی در دانشگاه شهید بهشتی اینطور میگوید: «این دانشگاه دارای اساتید مجربی است. از محضر اساتیدی چون دکتر سریع القلم، دکتر اکبر سیاسی، دکتر صلاحی و… استفاده نمودهام. بحث توسعهای را از دکتر سریع القلم آموخته و مبانی سیاست را نزد دکتر صلاحی شاگردی کردهام. میگوید: در دوره کارشناسی، اساتید به ما آموختند و تبیین کردند که نظراتتان را بیان کنید، درعینحال که خلاف جریان باشد. در بحثهای سیاسی آموزش میدادند که هر شهروند، یک ایده اجتماعی- سیاسی دارد و باید به نظرات افراد احترام گذاشت.» از اساتیدش یاد گرفته و آن را در عمل نیز پیاده میکند.
*آقای فرماندار ازاینجا شروع کنیم که چگونه وارد کار دولتی شدید؟
سال ۱۳۷۲ وارد دانشگاه آزاد اسلامی واحد میبد شدم. ریاست دانشگاه را دکتر جندقی بر عهده داشت و از طرف جایی به آنجا معرفیشده بودم. دکتر روز اول که من را دید یک نگاهی به من انداخت و گفت: «یکی دوتا تغییر ظاهری باید در فرم پوشش ات بدهی» (با خنده). روز دوم کارم، سرپرست آموزش دانشگاه را عهدهدار شدم. دانشگاهی که ۷ تا ۸ هزار دانشجو داشت. دکتر در انجام دادن کارها خیلی به من مشورت میداد و در این کار مرا یاری میرساند. ۶ صبح بر سرکارم حاضر میشدم و تا ۲ و ۳ نصف شب دست از تلاش نمیکشیدم. آن موقع همکاران خیلی به من لطف داشتند و از هیچ کوششی برای کمک به من دریغ نمیکردند. خیلی از شبها در دانشگاه میخوابیدم. باروی کار آمدن دولت اصلاحات به پیشنهاد حسینعلی فلاح و آیتالله اعرافی وارد بدنه سیاسی شدم. سال ۱۳۷۶ معاون حسینعلی فلاح و مهندس نقیبی زاده شدم. چون بحث استخدامی بود، فقط بخشداران میتوانستند رابطه دولتی برقرار کنند، تا اوایل سال ۱۳۸۵ بخشدار مرکزی شدم. بخشدار مهندس نقیبی و عباسعلی رضایی. در دوره احمدینژاد هم ۶ سال در استانداری و در مصلی مشغول به فعالیت شدم و بعدازآن دوران، پست فرمانداری میبد را بر عهده گرفتم.
*زمانی که بخشدار میبد بودید چه احساسی نسبت به جایگاه فرمانداری داشتید؟
بدم نمیآمد! راستش از اینکه مسیر خلافی بروم که از فرصتهای کاذب استفاده کنم و فرماندار شوم فاصله میگرفتم. ولی بدم نمیآمد که فرماندار آن موقع شوم.
*در دولت احمدینژاد از سیستم دولتی کنار گذاشته شدید. در آن دوران چه میکردید؟
خیلی راحت با این مسئله کنار آمدم. خدا را شکر کردم این مدتی که مسئولیت داشتم نزد خداوند آبروریزی نکردم. شاید خطا زیاد داشتم، ولی حداقل در حق مردم روستا ظلم نکردم و وقت گذاشتم. در آن دوران به امثال من و حسینعلی فلاح در ورودی استانداری اتاقی داده بودند، صبحها در استانداری ورزش میکردیم و خیلیها به اتاق ما دررفت و آمد بودند. یک روز دیدیم درب اتاق ما قفل است، مسئله را از دفتر استاندار جویا شدیم، گفتند چون اتاق پاتوق شده، برای اینکه افراد پراکنده شوند درب را بستهایم! ۲ تا ۳ هفته سرکار نرفتم؛ چون اتاق نداشتم. بعد از دو هفته آقای عاصی و مهندس نبوی زاده که انسانهای بزرگواری بودند به من زنگ زدند و گفتند که در حوزه عمرانی به فعالیتم ادامه دهم و پست کارشناس امور روستایی را به بنده محول کردند. چند سالی هم از این دوران را در مصلی حضرت آیتالله اعرافی (ره) بهعنوان یک فرد عادی کارکردم.
*چگونه شهرستانی به لحاظ اعتبارات عمرانی، مدیریتی و ساختار اداری تحویل گرفتید؟
تنگناها و مشکلات اقتصادی و توسعهای زیاد است. هر فرمانداری بنا بر شرایطی که هست سعی میکند عملکرد مطلوبی داشته باشد. قطعاً فرمانداران قبل از من هم زحمات زیادی کشیدهاند. حقیقتش هیچوقت فکر نکردم که شرایط چطور بوده است. مدیران، که از هر جناح و گروهی که بیایند هدفشان کار است و زحمت میکشند. برنامههایی برای خودم تدوین کردم که علیرغم محدودیتهای مالی که وجود داشت در بعضی زمینهها موفق و در بعضی زمینهها نیز مشکلاتی داشتیم.
*مهمترین مشکلات شهرستان از نگاه شما چیست؟
متأسفانه یکی از بزرگترین مشکلاتی که در شهرستان میبد وجود دارد، عدم کادر پروری در سطوح استانی و کشوری است و این مشکل آسیب بسیاری زیادی برای شهرستان محسوب میشود. اقداماتی برای اینکه نسل جوان، باانگیزه و پرتلاش وارد عرصههای کار اداری شوند انجام ندادهایم. یکی از دلایل آن میتواند این باشد که خیلی از خوبان در بخش صنعت واردشدهاند و اکثریت آنها از کار دولتی فاصله گرفتهاند؛ درنتیجه کادر فنی و خوبی که در بخش دولتی لازم است نداریم، یا آن تعداد نیروی هم که داریم موردتوجه قرار نمیگیرند.
بزرگترین آسیب در بعد نرمافزاری این موضوع است که باعث شده از آن چیزهایی که حق قانونی ماست گاهی اوقات بیبهره شویم و از این قسمتها مورد آسیب قرار گیریم.
آمال و آرزوی جوانان برای بنده خیلی مهم است و معمولاً ساختار اجتماعی جامعه را جوانان هر عصری شکل میدهند. در شهرستان زمینه اشتغال آنها ناخودآگاه و بهطور خودکار فراهمشده است. درزمینهٔ نشاط اجتماعی برای سطوح مختلف جامعه کمتر کارکردهایم. فضاهای ورزشی مطلوب کم داریم. کمتر به حرف دلهای جوانان گوشدادهایم. اگر باید بنشینیم پای حرف دل آن جوانانی که در دایره ما نیستند و حداقل ببینیم حرفشان چیست، حداقل خود بنده این کار را انجام ندادهام. دوستان بزرگتر از بنده این کار را انجام دادهاند. یکسری آسیبهایی داریم که باید به آن توجه کنیم و برای رفع آنها راهکارهای مختلف را بررسی کنیم.
دیگر اینکه از ظرفیتهای مردم در یکسری بخشهای خاص استفاده کردهایم و از برخی از حوزهها غافل ماندهایم. در بخشهایی مانند، درمان، مدرسهسازی و توجه به اماکن مذهبی شهرستان میبد پیشتاز بسیاری از شهرهای کشور است ولی نتوانستهایم در زمینههایی که نیاز مردم در شرایط فعلی است از ظرفیتهای مردمی استفاده کنیم.
*مشکل از کجاست؟
دچار روزمرگی شدهایم. گاهی فراموش میکنیم. نگاه عموم و قاطبه خوبان شهر که جمعیت زیادی هم شاید باشند به اینکه از ظرفیتهای مردمی جهت رفع نیازهای حال مردم و جامعه استفاده کنیم شاید کمتر بوده است. به یک باور عمومی دست پیدا نکردهایم که مثلاً ساختن یک سالن ورزشی، در شرایط فعلی، کمتر از تجهیز یک مدرسه و یا ساخت مسجد و تکیه نیست. بهصورت کلی در زمینههای مرتبط با مسائل اجتماعی غافل هستیم.
شما در انتخاب مدیران شهرستان تا چه اندازه آزادی عمل دارید؟ اگر ندارید از طرف چه شخصی یا اشخاصی است؟
اصلاً تحتفشار نبوده و نیستم. دو شخصیت شهرستان، آیتالله اعرافی و دکتر دهقانی، انصافاً به آن چیزی که مدنظرم بوده و در چارچوب قانون خیلی احترام گذاشتند. واقعاً در سطح شهرستان و حتی استان مشکل خاصی که بهمثل یک سد باشد بههیچوجه نداشتهام. برخی مواقع برای انتخاب مدیران باید سبک و سنگین کرد. در انتخاب مدیر، مسائل سلیقهای و گزینشی تا حدودی مؤثر است. بهصورت کلی بنده ۷۰ تا ۸۰ درصد آزادی عمل در انتخاب مدیران داشتهام. گاهی به خاطر محدودیتهای که فراهم است و نفراتی که انتخاب میشوند باید بهتر از نفرات قبلی باشند نه بدتر- گرچه مدیرانی که کار میکنند عمومشان انسانهای زحمت کشی هستند- باید تغییراتی را در برخی از جاها ایجاد کنیم که شهرستان روبهجلو حرکت کند. در این زمینه اگر تغییرات بیشتری شکل بگیرد شاید جای کار باشد. من این نقد را به خودم دارم. امکان یکسری تغییرات وجود دارد.
*مدیران شهرستان همسو با دولت تدبیر و امید هستند؟
عموم مدیران با دولت همراه هستند. در کار اجرایی این حق قانونی مدیران است که نقد به دولت داشته باشند. ما به این حق احترام میگذاریم. شاید کسی هم باشد که خیلی برای دولت سر و دست نشکند، اما به این جهت که نیروی پرکاری است، باهم کار میکنیم. مدیری که خلاف جریان آب حرکت کند، برای من قابلتحمل نیست. یکی از الگوهای دولت تدبیر و امید هم این است که اعتدال شرط لازمه کار است. البته بعضی از مسئولین هم هستند که در جناح سیاسی فعلی قرار نمیگیرند ولی چون انسانهای کارآمدی هستند از آن استفاده میکنم.
*چند مدیر در سطح شهرستان تاکنون تغییر کرده است؟
۱۰ یا ۱۱ مدیر تغییر کردهاند.
*عملکرد دولت تدبیر و امید و کارنامه آن را در شهرستان چگونه میبینید؟
در شروع کار دولت با یکسری محدودیتهای سنگینی روبرو شدیم. جامعه بینالمللی فشارهای زیادی را بر ما وارد کرده بود. اقتصادی با تورم ۴۰ درصد و با مسائل کارگری روبرو بودیم. سالهای اول هرماه ۳ تا ۴ جلسه، کمیسیون کارگری در فرماندار برگزار میشد. اما بالاخره باسیاست کلی که دولت برای مهار تورم و ایجاد اشتغال تعریف کرد یک ثبات نسبی در جامعه ایجاد شد. در بحثهای اداری، عمرانی سعی کردیم با همکاری آیتالله اعرافی، دکتر دهقانی و درگذشته با جوکار اقدامات خوبی را انجام دهیم. از کوچکترین فرصتهایی که پیش میآمد استفاده کردیم و کارهای خوبی در شهرستان انجام شد. درمجموع نمره ۱۵ را به کارنامه دولت در شهرستان میدهم. ما سایه تحریم را داشتیم والان هم هست.
*چه پروژههایی در دست اقدام دارید؟
ما سه بخشداریم. بخش مرکزی، ندوشن و بفروئیه. هرسال جلسات مشترکی با آیتالله اعرافی و نماینده داریم. اولویتبندیهای شهرستان تا پایان سال تعریف میشود. هرسال ۳۰ تا ۴۰ پروژه را برای شهرستان در دستور کار قرار میدهیم. آخر سال هم عملکرد یکساله را مرور میکنیم. درمجموع این سالها ۶۰ درصد این پروژهها عملیاتی شده است. تجهیز ایستگاه راهآهن و روشنایی معبر آن، روشنایی معبر سنتو، بحثهای آموزشوپرورش و ورزش، اردوگاه بنستان، سایت هلالاحمر و … کارهای زیادی است که صورت گرفته. در سال گذشته حدود ۶ میلیارد تومان جهت ساماندهی مسیرهای آب کشاورزی و سیستم مکانیزه روستاهای محمدآباد، رکنآباد و … بهره بردیم. پروژههایی که طی چند سال اخیر در ندوشن انجامشده است؛ آمار بسیار بالایی دارد که اگر مجال باشد میتوانم مورد به مورد توضیح دهم.
*چشمانداز توسعه شهرستان را در چه محورهایی میبینید؟
باید بپذیریم که در بخش صنعت، الگوپذیری داریم. اگر بگوییم خیلی مستقل هستیم دروغ گفتهایم. اروپا، کشورهای توسعهیافته و حتی چین صنعت پاک به ما نمیدهند. اگر بخواهیم روی قطعهسازی یک کار نرمافزاری انجام بدهیم که نیاز به تکنولوژی آن داشته باشیم، کشورهای پیشرفته علم و دانش آن را به ما نمیفروشند. تکنولوژی صنعت فولاد، صنایع غیرفلزی و … به ما دادهاند و اگر خیلی هم به ما کمک کرده باشند، صنایع بستهبندی که یک اشل پایین است و خیلیهای آنهم تولید داخلی است به کشور عرضه کردهاند.
یکزمانی کارخانههای کاشی یک واشر اگر میخواستند تعویض کنند باید از ایتالیا و کشورهای دیگر وارد میکردند. این صنعت در شهرستان بومیشده و بسیاری از قطعات دستگاهها در میبد ساخته میشود بهجز پرس و برخی از قطعات دیگر. اگر بتوانیم جدا از بحث کاشی و سرامیک و فولاد که مسیر توسعه خود را با ایجاد خطوط تولید جدید و در یک مسیر آرامی دنبال میکنند، در بحثهای صنایع و تکنولوژیهای برتر اقدام کنیم و رو بهسوی قطعهسازی در خط لعاب و قسمتهای مرتبط با سنگشکن و تهیه مواد اولیه قبل از پرس آوریم، فرصتهای خوبی است که میتوانیم در بخش تکنولوژی برتر در این بخش نیاز کشور را مرتفع سازیم. این دستیافتنی است. چند جلسه از صنعتگران دعوت کردهایم و امیدواریم در این زمینه دریکی دو محور بهنوعی مرتبط به قطعهسازی با واحدهای صنعتی است گامهای مؤثری برداریم؛ گرچه کارهای خوبی انجامشده است. یک تراشکار میبدی کارهایی را انجام میدهد که در خیلی از نقاط کشور نمیتوانند آن را انجام دهند.
*سرنوشت کارخانه فولاد و نیروگاه برق خورشیدی چطور رقم خواهد خورد؟
وقتی روی کارآمدم، بحث فولاد را دنبال کردم. سرمایهگذار در ادامه کار دچار یکسری مسائل و مشکلات شد. قرار بود به آنها وام خوبی به فولاد داده بشود که بانک زیر بار نرفت. فولاد، یک شرکت خصوصی است و ما در خیلی از امورش دخیل نیستیم. باید فرصتهایی فراهم کنیم که کار سرمایهگذاری بخش خصوصی تسهیل شود. فولاد میبد از یک تکنولوژی قدیمی بهره میبرد که توجیه اقتصادی ندارد. قرار شد با تغییر کاربری که در آن داده میشود به سمت تولید فرو منگنز حرکت کنند. شرایط برای احیای این کارخانه سخت است، ولی اگر سرمایهگذار قدری بیاید کنار بخش خصوصی و افرادی که هستند شاید بشود فولاد را از این وضعیت نجات داد.
در بخش خورشیدی گروه زیمنس آلمان آمد. همزمان با ورود آنها تهدیدات بینالمللی شروع شد. آنها هم گفتند تا تعیین تکلیف این اتفاقات حاضر نمیشوند سرمایهگذاری را آغاز کنند و موکول کردند به تصمیمات اردیبهشتماه ترامپ. با خروج آمریکا از بر جام درنهایت این طرح از گردونه خارج شد. در حال حاضر در حال مذاکره با دو گروه ایرانی هستیم که بیشتر ارتباطاتشان با چین است. چند نفرشان میبدی هستند، امیدواریم در این زمینه که عقب هستیم بتوانیم کارهای خوبی انجام دهیم.
همان موقع هم یک نگاه این بود که بعد از بر جام دولت به دنبال فضاسازی است که ارتباطمان با کشورهای اروپایی در حال بهبود است. آیا این نگاه در این زمینه وجود داشت؟
واقعاً اینطور نبود. اصلاً نه نگاه من و نه نگاه سرمایهگذار این نبود. سرمایهگذارهای خارجی مثل ما نیستند که همهٔ تصمیمهایشان باسیاست رقم بخورد. آنها در بخش خصوصی به دنبال منافعشان هستند و اگر منافعشان به خطر افتد کاری انجام نمیدهند. دولتهای خودشان هم نمیتوانند به آنها فشار بیاورند چه برسد به ما!
آینده شرکتهای صنعتی میبد را چگونه برآورد میکنید؟ با توجه به اینکه مبنای شرکتها صادرات است؟
بههرحال باید یک برنامهریزی با شرایط موجود داشته باشیم. باید بپذیریم که شرایط متفاوت شده است. بنده بهعنوان نماینده دولت باید رایزنیها و ارتباطاتم را بیشتر کنم و هم در حوزه استان باید برنامهریزیهای بهتری داشته باشند. مثلاً اگر نتوانیم در بحث رنگ و لعاب درست عمل کنیم؛ شاید یک کارخانه تعطیل شود. الآن با توجه به اینکه به شرایط و وضعیت گذشته برگشتهایم، گرچه با گذشته فرق میکند. جامعه بینالملل و اروپا مقابل ما نیستند، آدمهای منصف در سطح جهان با یاوهگوییهای آمریکا همراهی نمیکنند. فشارهایی با شرایط فعلی بر ما وارد خواهد شد که باید برنامهریزیهایی لازم را داشته باشیم.
*تولیدکنندگان کاشی گلایهمند هستند با توجه به اینکه رابطه ما با کشور عراق خوب است ولی مراودات اقتصادی ایران با این کشور بهسختی انجام میشود نظر شما چیست؟
این دغدغه در استان هم هست. با سرمایهگذاران که گفتگو میکنیم این بحث برایشان مطرح است که محدودیتهایی برای ایران فراهم میشود که شاید برای کشورهایی چون چین و ترکیه وجود نداشته باشد. نمایندهٔ اتاق بازرگانی عراق هم که چند ماه پیش در میبد بود؛ همین بحث را مطرح کرد. شاید ازلحاظ سیاسی در سطح استان و در بعد کلان، مسئولان وزارت خارجه باید رایزنیهای بیشتری داشته باشند. طرف عراقی آمادگی کامل داشت. یکسری مسائل در عراق حالت قبیلهای و عشیرهای دارد که حتی با ورود کامیونها باید ملاحظاتی با آن عشیره انجام شود. سیاست را باید با اقتصاد عجین کنیم که صنعتگران ما آسیب نبینند.
*تفاوت برخورد آیتالله اعرافی و سایر ائمه جمعه با شما چگونه است؟
من شرمنده این بزرگان هستم. به آیتالله اعرافی ارادت چندین دهه دارم. ایشان فردی فهیم، آگاه، تحلیلگر و آیندهنگر هستند. بهعنوان فردی که ۳۰ سال با ایشان حشرونشر دارم، ایشان در هر دورهای به رأی مردم احترام گذاشتهاند. همواره از بعد اداری نگاه مثبت و نگاه همکاری داشته و هیچ قصوری در نگاهشان در جهت پیشبرد اهداف نظام و شهرستان ندیدم. با حاجآقای جوادی امامجمعه ندوشن بهترین رابطهها راداریم. با نماینده هم همینطور. حتی آن موقع که بخشدار بودم و یکی از نمایندهها، با ابطال چند صندوق شخص دیگری انتخاب شد، من بهترین ارتباط را با ایشان داشتم. گرچه بعضی از میبدیها ارتباط با آن نماینده را بایکوت کرده بودند، من نگاهم این بود که با آن نماینده باید ارتباط داشته باشیم. در آن زمان رساندن گاز به یکسری مناطق خیلی سخت بود. توسعه گاز در میبد متر به متر و کوچه به کوچه پیش میرفت. با کمک آن نماینده و نگاه خوبی که رئیس دولت اصلاحات آن موقع داشت، گازرسانی به روستای رکنآباد، محمدآباد، مهرآباد و مزرعه کلانتر انجام شد.
*به نظر شما در شهر میبد از تریبونهای عمومی سوءاستفاده میشود؟
مأیوس کردن مردم هنر نیست. الآن اگر من بخواهم بهانهای از فرزندم بگیرم، به منزل که وارد شدم میتوانم ۳۰ تا ۴۰ بهانه از او بگیرم. مأیوس کردن مردم در هر لباس و هر تریبونی جز ضربه زدن به اصل نظام و انقلاب نیست. در مواقعی نقد خوب است و قابل توجیه است. اینکه بیاییم و گاهی از کاهی کوهی بسازیم در حق مردم خیانت کردهایم. شاید این کار را یک دولتمرد انجام دهد و یا رسانهای. سیاه نمایی در جریان امور کار درستی نیست. اینکه بگوییم این دولت همه خطا کرده است و خطاهای آن دولت که شاید خطای بیشتری نسبت به دولت فعلی داشته است را هیچوقت آن را به زبان نیاوریم؛ نامهربانی است.
*بیشترین حاشیهای که تاکنون برای شما ایجادشده و شمارا آزرده است چیست؟
سعی کردهام هر وضعیتی که برایم پیشآمده خیلی به آن توجه نکنم. یکی از روحیههایم این است که آدم کینهای نیستم. خدا میداند که یادم نیست. ولی چیزی که همیشه مرا آزرده میکند این است که کنسرت آقای پاشایی را بنا به شرایطی لغو کردیم و یک ماه بعدازآن مرتضی پاشایی فوت کرد. از خودم میپرسم اگر آن کنسرت لغو نمیشد شاید ۲۰ تا ۳۰ روز دیگر پاشایی بیشتر زندگی میکرد و اینیک فشار روحی بود که مرگش را تسریع کرد.
تلخترین اتفاق در زمان اداری من این است که شخصی بیاید و خواستهای داشته باشد و من نتوانم آن را برآورده کنم. سعی میکنم بین میبدی و غیر میبدی فرقی نگذارم. حتی غیر ایرانی هم باشد سعی میکنم مشکلش را یکطوری حل کنم. سختترین لحظه شاید این باشد که یک مستمند، مشکل اقتصادی دارد و من نمیتوانم مشکلش را حل کنم. آن لحظات برایم سخت است.
*چرا بین میبد و شهر همجوار در برگزاری برنامههای فرهنگی تفاوت زیادی وجود دارد؟
من خیلی این سؤال را تأیید نمیکنم. شاید به ظن شما یک بستر فرهنگی و تاریخی دارد. اما اینطور نبوده که بیشازحد خودسانسوری کنیم. نمیگویم از شهرهای همعرض، خیلی بهتر بودهایم؛ ولی در نوع خود مراسمهایی فرهنگی و اجتماعی داشتهایم که شاید کمتر از جاهای دیگر نباشد. با توجه به مناسبتهای خاص، برنامههای خوبی در شهرستان برگزار میشود. البته شاید به روحیه من هم برمیگردد که در این مسائل نگاه متفاوتی دارم و بیتأثیر هم نیست.
*در بخش ورزش چه اقداماتی در شهرستان صورت گرفته است؟
در بخش ورزش چند کار خوب انجام دادهایم. روشنایی چمن ورزشگاه چمران، بهسازی سالن ورزشی مجموعه ورزشی چمران، استخر شهیدیه که در سال جاری بهرهبرداری میشود. درمجموع سال گذشته ۴ میلیارد تومان در بخش ورزش سرمایهگذاری کردیم. فوتبال و والیبال ساحلی را راهاندازی کردیم. قصد داریم اولین چمن مصنوعی فوتبال را در استان راهاندازی کنیم. همهٔ اینها نشاط اجتماعی میآورد و با آسیبهای اجتماعی مبارزه میکند.
*در حوزه بهداشت و درمان مهمترین دستاوردهای شهرستان چیست؟
با کمک خیرین کارهای بسیار خوبی انجامشده است. جدا از طرح سلامت که برای کشور، مردم و قشر آسیبپذیر خیلی خوب است، از کمکهای دولتی و خیرین نیز استفاده کردهایم. چند جلسه با وزیر داشتیم که درنتیجهٔ آن نزدیک به ۵ میلیارد تومان برای این حوزه دریافت کردیم. البته بخشی از آنهم با مدیریت بیمارستان است که باید پیگیری و اجرایی کند. ازجمله دانشکده پرستاری، با پولی که وزیر داد از اول مهر به سایت جدید منتقل میشود.
*بیمارستان میبد آموزشی میشود؟
سیاست دولت این است که مراکز آموزشی را تجمیع کند. الآن تعدد مراکز داریم که خیلی وقتها توجیه ندارد. دنبال آن هستیم با آمدن سایت جدید دانشکده پرستاری، بتوانیم بیمارستان را نیز آموزشی کنیم.
*کاری بوده است که بخواهید انجام بدهید و نتوانستهاید؟
خیلی. من کارهایی را پیگیری کردهام و در ۴۰ درصد آنها به مانع برخوردهام. همیشه به همکاران گرامیام میگویم هر کاری را ۱۳ بار پیگیری کنید. خیلی از کارمندان میگویند ده بار پیگیری کردیم، به نتیجه رسیدیم و موارد زیادی بوده، که به نتیجه نرسیدیم. ازجمله انرژی خورشیدی که برای من نکته خوبی نیست. در بحثهای آسیبهای اجتماعی علیرغم اینکه هم ما خوب کارکردیم، هم امامجمعه و دادگستری تلاش کردند، با توجه به آمارهای تکاندهندهای که وجود دارد، به نظرم در این زمینه جای کار زیاد است و باید تلاشمان را دوچندان کنیم.
*دوست دارید چند سال دیگر فرماندار باشید؟
دوست دارم هرچه زودتر تمام شود.
خدا میداند از ته دل میگویم. خانوادهام هم از اینکه من فرماندار هستم فراری هستند و هیچگاه ژست اینکه پدرشان فرماندار است نمیگیرند. از جهت دیگر به نظرم طول عمر مدیریت ۴ یا ۵ سال است. به نظرم هر کاری که یک مدیر بخواهد انجام دهد در این بازه زمانی پیاده میکند.
*بعد از فرمانداری میخواهید چهکاری انجام دهید؟
به کشاورزی و دامداری میپردازم. میخواهم با طبیعت زندگی کنم. حتی یک دورههایی کوهنورد بودهام.
*ویژگیهای مدیر خوب را چه میدانید؟
مدیری خوب است که کار عموم مردم را مثل کار خود بداند. در دورهٔ آقای احمدینژاد، به صنعت روی آوردم. برای این کار از وقت اداری استفاده نکردم. چون کاری به ما محول نشده بود؛ دو تا سه کارخانه را با کمک دوستان راهاندازی کردیم. در این سالها یک کارهایی در بخش صنعت انجام دادم.
مدیری خوب است که گِل زیر پا داشته باشد. منظورم فقط به بچههای سرمایهدار، پولدار و آقازاده نیست. حتی یک بچه فقیر هم میتواند گل زیر پا داشته باشد و آن نگاه فرد است که در بحث مالی از فرصتهای مشروع و قانونی که به دست میآید استفاده کند.
از سال ۷۲ به بعد همیشه مدیر بودم. به همین دلیل نگاه دیگری در سطح جامعه به ما میشد. یکبار یکی از مدیرانی که با او کارکردهام، نصیحت جالبی به من کرد. او گفت: «حاج حسین آقا شما دیگر آنطرف میز نیستی اینطرف میز هستی! اگر جایی رفتی که به تو بیتوجه بودند، خیلی ناراحت نشو و از کوره درنرو». هرگاه میخواستم از کوره دربروم، این نکته یادم میآمد و آرام میگرفتم.
چند باری از کوره دررفتهام. گاهی شرایط سختی پیشآمده و رفتارم در شأن طرف مقابل نبوده است. هر وقت بیمورد به کسی حرف بیربطی زده باشم زنگزده و عذرخواهی کردم.
*در پایان اگر حرف خاصی دارید بفرمایید؟
از اینکه در جهت شفافسازی قدم برداشتهاید از شما تشکر میکنم. در جامعه باید چندصدایی وجود داشته باشد و هرکسی حق نقد داشته باشد. مردم قضاوت گر بسیار خوبی هستند. گروهها و جناح را قضاوت میکنند. نمیتوانیم هیچ نظری را بیمورد بر مردم تحمیل کنیم.
از نگاه خوبی که آیتالله اعرافی و دکتر دهقانی در این مدت داشتهاند تشکر میکنم. امامجمعه گرچه حضورشان در شهرستان کم بوده ولی همیشه سنگ صبور ما بودهاند. شرمنده بچههای شورای تأمین هستم. چند مورد شرایط حاد داشتهایم که اعضا با صحه صدر و صبوری با ما همکاری داشتند.
شرایط سخت اقتصادی است، نمیخواهم بگویم که نیست. گاهی حتی خودمان که حقوقبگیر دولت هستیم، اگر حقوقمان دیر شود حالمان خوب نیست و آستانه تحملمان پایین میآید. بعضی که حقوق اندکی میگیرند و آنهم برخی موارد چند ماه پرداختنشده است، سعی میکنیم با رایزنیهایی که با واحدهای صنعتی انجام میدهیم؛ این مشکلات را کمتر کنیم. تحمل فشارها و گرانیهایی که این روزها وجود دارد سخت است. از مردم عذرخواهی میکنم. از دستگاههای نظارتی میخواهم همه و همه به کمک مردم بیایند و با گرانیهایی که خلاف عرف و شرایط کلی جامعه است مقابله کنند که بیش از این شرمنده مردم نشویم.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 11,ژانویه,2025